جدول جو
جدول جو

معنی حرف مهمل - جستجوی لغت در جدول جو

حرف مهمل
(حَ فِ مُ مَ)
حرف بی نقطه:ا، ح، د، ر، س، ص، ط، ع، ک، گ، ل، م، و، ه. در مقابل حروف معجم، حرف پوچ. سخن بی معنی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حروف مهمله
تصویر حروف مهمله
مقابل حروف معجم، حروف بی نقطه مانند ا، ح، د، ر، س
فرهنگ فارسی عمید
(حُ فِ مُ مَ لَ / لِ)
رجوع به حرف مهمل شود
لغت نامه دهخدا
(حَ فِ مَ)
حرفی که هنگام حرکت جریان تنفس حبس نگردد: س، ش، ح، خ، ت، ث، ص، ف، ک، ه. زیرا که در حروف مهموسه تکیه (اعتماد) بر جای حرف، رقیق است، و این ضعیف بودن اتکاء صدا را پائین آورد و اخفاء حاصل گردد و همس اخفاء است. (از کشاف اصطلاحات الفنون). در برابر مجهور. گویند صدای حروف مجهوره از سینه برآید و صدای حروف مهموسه از دهان. و چون بخواهند صدای آن را بلند کنند بدنبال آن صدائی از سینه برآرند. (از کشاف اصطلاحات الفنون)
لغت نامه دهخدا
(حَ فِ مُ صَمْ مَ)
رجوع به حروف مصمته و حرف صامت شود
لغت نامه دهخدا
(حَ فِ سَ)
حرف سرد. (مجموعۀ مترادفات ص 209)
لغت نامه دهخدا
(حَ فِ مَ / مِ)
حرف شهوت. شمس قیس در عنوان حرف میل و شهوت گوید: باء و الف و راء است موصول به هاء بیان حرکت، که در اواخر اسامی معنی میل و شغف دهد به چیزی، چنانکه غلام باره و روسبی باره و سخن باره و جامه باره، یعنی پسردوست و روسبی دوست و سخن دوست و جامه دوست. (المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 168). رجوع به باره شود
لغت نامه دهخدا
زخم زبان
فرهنگ گویش مازندرانی